دنیای ه غریبی داریم. دیگه کسی نمیتونه به شونههای کسی تکیه کنه. سال و عمری که گذروندی، رفاقتی که کردی، شب رو از درد یا خنده و غم به صبح رسوندی. اعتماد داشتی ....
اما اینها ملاک رفاقت و آدمیت و دوست داشتن نیست. به قول فروغ فرخ زاد:
" من از جهان بی تفاوتی فکرها و حرفها و صداها میآی
و این جهان به لانه ماران مانند است
و.این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست
که همچنان که تو را میبوسند
در ذهن خود طناب دار تو را میبافند"
و من چه بیزار و خسته ام از زندگی در جامعه ماران.